آنچه در "شما کسی هستید که تجربیات خود را جذب می کنید" می خوانید

شما کسی هستید که تجربیات خود را جذب می کنید

در قانون جذب، همان طور که شما خالق تجارب زندگی خود هستید، کسی هستید که تجربیات خود را هم جذب می کنید. در نگاه اول شاید این مفهوم پیش پا افتاده باشد، اما نیاز به درک و تفکر بیشتری دارد. اینکه جذب تجربه به چه معناست و دقیقا مفهوم قانون جذب در این زمینه چیست؟ در ادامه به طور مفصل به این موضوع پرداخته ایم.

شما اینجایید تا زندگی ای با تجربیات خوب، شاداب و گسترش دهنده داشته باشید. این انتخاب شما بود که در این بدن فیزیکی و در این واقعیت زمانی و مکانی قرار بگیرید؛ شما خواستید که این زندگی فیزیکی، مهیح و ارزنده باشد. شما می دانستید که تنوع و تضادها خواسته های گسترش دهنده را ایجاد خواهند کرد، می دانستید که می توانید تمامی این خواسته ها را ساده و کامل درک کنید و البته می دانستید که هیچ پایانی برای گسترش خواسته های جدید وجود نخواهد داشت.

شما به این بدن آمدید و هیجان داشتید که تجربیات خود شمه چه خواسته ای را به شما الهام می کند و می دانستید که این خواسته ها در ابتدا با ترس و یا شک خاموش نمی شوند چون قدرت خود را می شناختید و باور داشتید که تجربه های زندگی و تمام تضادهای آن همچون زمینی حاصلخيز است برای گسترش. شما به همراه سیستم راهنمایی به این زندگی پا گذاشتید که کمک میکند تا بر هدف اصلی خود و بر اهداف بی پایان پیشرفته تری که از دل تجربه های زندگی متولد می شوند، بمانید.

پیشنهاد می کنم: شما خالق تجربیات زندگی خود هستید

به طور خلاصه شما آنقدر نسبت به این واقعیت زمان – مکانی مشتاق بودید که در توصیفات فیزیکی نمی گنجد. اگر چه شما با بدن های کوچک فیزیکی تان شروع کردید، اما شما مبتدی نبودید بلکه نابغه های قدرتمند خلاقی بودید که پا به این محیط گذاشتید. هنگامی که بستر جدیدی را برای خلق کردن عمدی تان دوباره تعریف می کردید، می دانستید که زمانی برای سازگاری خواهید داشت و کوچکترین نگرانی برای این سازگاری نداشتید.

خواندن
دیدن جهان خود از نگاه منبع

در حقیقت شما از جایی که در آن متولد شدید و کسانی که ورودتان را به این محیط فیزیکی خوش آمد گفتند لذت می بردید، اگرچه هنوز نمی توانستید به زبان آنها صحبت کنید – و با وجود اینکه آنها شما را موجود جدید ناشناخته ای که به راهنمایی های آنها احتیاج دارد، می دیدند – شما تعادل و آگاهی داشتید که بیشتر آنها این موارد را فراموش کرده بودند.

شما با این آگاهی متولد شدید که موجودی قدرتمندید، که خوب هستید و خالق تجربیات خود در این زندگی می باشید و اینکه قانون جذب پایه و اساس تمام آفرینش ها در این محیط جدید شما است. شما به یاد آوردید که قانون جذب اساس جهان است (این اصل که هر چیزی شبیه خودش را جذب می کند) و می دانستید که به کارتان می آید و درواقع همین گونه است. و البته این را به یاد آوردید که شما خالق تجربیات خود هستید؛ اما از آن مهمتر این بود که این کار را با افکارتان انجام می دهید نه عملتان.

خواندنی: دستیابی به موفقیت حق طبیعی من است

شما موجودی ناراضی و کودکی بدون هیچ عمل و یا فکری نبودید. چون که حال خوب در جهان را به یاد داشتید. شما اهداف خود را با آمدن در این بدن فیزیکی می دانستید و آگاه بودید که وقت برای خود گرفتن با زبان و مسیرهای محیط جدیدتان دارید و بیشتر از همه می دانستید که اگرچه نمی توانید آگاهی گسترده خود را که از محیط غیرفیزیکی تان داشتید به زبان و توصیفات فیزیکی تان ترجمه کنید، اما مسئله ای نخواهد بود.

می دانستید که قانون جذب همواره وجود دارد و سیستم راهنمای شما به سرعت فعال است و مهمتر از همه می دانستید که در نهایت در محیط جدیدتان با آزمودن – که بعضی ها به آن «خطا» نیز اطلاق می کنند – آگاهانه و کاملا در مسیر درست قرار می گیرید.

اگر این صفحه را می پسندید، به آن امتیاز دهید
تعداد امتیازها:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *